cochlear implant and music: the musician and CI user Walter with his violin

Walter Widler موسیقیدانی که از روی علاقه می‌نوازد و علاقه مادم العمرش به موسیقی.علاقه‌اش به قدری هست که ناشنوایی‌ش نیز او را متوقف نمی‌کتد.Walter Widler اتریشی با گروه خود مردم را درمهمانی‌ها و رویداد‌ها سرگرم می‌کند.

در شب کنسرت او، تمامی بلیت ها در تالار بزرگ وین به فروش رفت. صدای موسیقی در حال محو شدن است. هنگامی که Walter Widler آرشه را بر روی سیمهای ویولن می‌کشید، فرود آمدن آرشه همچون تعظیم او در برابر حضار زیبا و چشم نواز بود؛ آن شب نه تنها چوبتیره رنگ آرشه ویولنش می‌درخشید، بلکه پردازشگر صدای تیره رنگی که پشت گوش Walter قرار داده شده بود، نیز درخشش خاصی داشت زیرا به Walter کمک می‌کرد تا صدای موسیقی خودش را در وحله اول بشنود.

Walter در خانواده‌ای به دنیا آمد که همه اهل موسیقی بودند. در این خانه هر بچه‌ای دست‌کم یک ساز می‌نواخت. زمانی که Walter ده سالش بود، شروع به نواختن ویولن کرد. Walter خاطراتش از آن دوران را اینطور تعریف می‌کند "من موسیقی را به شدت دوست داشتم برای همین به پدر و مادرم فشار آوردم تا مرا به کلاس ویولن بفرستند". هنگامی که Walter جوان‌تر بود، با اینکه در کودکی با مشکل کم شنوایی روبرو شد، کار با دستگاه ضبط صوت را یاد گرفت. گوش دادن به ویولن نواختن مادرش، شور و شوق او را برای یادگیری این ساز برانگیخت. او اولین دستگاه کمک شنوایی‌اش را در دوازده سالگی دریافت کرد. اما این مساله جلوی پیشرفت او به عنوان یک دانش آموز برجسته در مدرسه محلی موسیقی خودشان را نگرفت. او عاشق اجرای تکنوازی و همچنین در ارکستر بود. ویولن تنها سازی نبود که مرد جوان یاد گرفت. او علاوه بر ویولن,ویولا، ساکسیفون و گیتار را آموخت و سپس شروع به خواندن آواز نیز کرد. صدای وی از لحاظ موسیقیایی اصطلاحا "بریتون-باس" است. وقتی صحبت از موسیقی باشد، صورتش از علاق می‌درخشد.

حداحافظی از موسیقی

یادآوری خاطرات سال 2002 باعث می‌شود لبخند Walter از صورتش محو شود. این سال برای او سال رنج آوری بود. پس از چندین بار کاهش شنوایی ناگهانی، کار به جایی رسید که نهایتا حتی با دو سمعک نیز او هیچ شنوایی نداشت. رسیدن درک گفتار به کمتر از ۳۰ %، برقراری ارتباط با دیگران را برای او تقریبا ناممکن کرده‌بود.

هنگامی که گروه‌های موسیقی او می‌نواختند، او در میان حضار می‌نشست اما او می‌گوید: " من احساس یک غریبه را داشتم. داشتم گوش می‌دادم اما چیزی نمیشنیدم. از اینكه دیگر نمی‌توانم موسیقی بنوازم احساس ناراحتی شدیدی داشتم." او با کم‌شنوایی استقلال خود را در زندگی روزمره نیز از دست داده‌بود. "وقتی تنها در خانه بودم، نمی‌توانستم صدای زنگ در و یا حتی تلفن را بشنوم ."

بازگشت به چرخه‌ی زندگی

Walter برای دو سال در سکوت زندگی ‌کرد. سپس یکی از همکاران او را به کاشت حلزون گوش ترغیب کرد. Walter فکر کرد "چرا که نه؟" "اوضاع می‌تواند بهتر شود." کاشت تنها فرصت Walter برای برقراری ارتباط و ساخت دوباره موسیقی بود. این نه تنها شنوایی او را بازگرداند، بلکه بازگشت اعتماد به نفس او را نیز به همراه داشت . "وقتی ناشنوا بودم، همیشه از این می‌ترسیدم که ممکن است چیزی را اشتباه درک کنم، یا اینکه اصلاً صدای مردم را نشنوم. نگران بودم که آن‌ها ممکن است فکر کنند من فردی متکبر هستم." شنوایی مجدد بر زندگی اجتماعی او تاثیر مثبتی داشت. و البته موسیقی او

Walter به یاد می‌آورد "بعد از کاشت حلزون، مدتی طول کشید تا دوباره به سطح قابل قبولی در موسیقی رسیدم". توانبخشی در بیمارستان و در خانه با همسرش اولین گام به سمت دستیابی دوباره به موسیقی بود. نصب پردازشگر صوتی گام دیگری به سوی موفقیت بود. او می گوید "من تا وقتی که از کیفیت صدا راضی نبودم تسلیم نشدم."

اجرای سازهای ویولن و ویولا برای هر موسیقیدانی بسیار سخت و چالش برانگیز هستند. هیچ نشانه‌ایی بر روی صفحه انگشت وجود ندارند که به آنها کمک کند موقعیت صحیح انگشتان خود را پیدا کنند. تنها راه بررسی گام در این دو ساز، شنیدن صدای آنها است. "من صداهای ساز را با کاشت حلزون خود کوک می‌کنم. از آنجا که من شروع به استفاده از برنامه مخصوص موسیقی کردم ، 99٪ همه تن ها صحیح کوک می‌شوند."

ترکیب عالی و کامل.

Walter توضیح می‌دهد: " خوب شنیدن برای من هنگام نواختن سازهای بادی بسیار ضروری است". او اکنون در سه گروه مختلف محلی می‌نوازد. او از برگه‌های مخصوص نت‌های موسیقی استفاده نمی‌کند بلکه همه چیز را از حفظ می‌نوازد. او تغییرات را با شنیدن صدا از طریق گوش خودش انجام می‌دهد. "ویولن در نت C تنظیم می‌شود ، کلارینت در نت B. من نیاز به پیش و پس کردن و شنیدن اینکه آیا آنچه من مینوازم صدای درستی است، دارم." هنگامی که او با گیتار خود در یک گروه کر یا هر گروه دست جمعی دیگری حضور دارد، باید هفت نت اصلی را شناخته و خود را با آکوردها و زیر و بم های موسیقی هماهنگ کند. "من می‌خواهم با تمام وجود احساس کنم و بشنوم که یک قطعه موسیقی چه صدایی دارد."

ترکیب کاملی از ابزار موسیقی با ترکیب کامل و خوب سیستم شنوایی Walter، امکان‌پذیر است. "در گوش چپ من فقط می‌توانم گام های كوچكی را بشنوم كه توسط دستگاه کمک شنوایی برای من تقویت می شوند. این اطلاعات صدا برای یك نوازنده بسیار مهم است. او می‌گوید "بدون كاشت حلزون، نه تنها در موسیقی بلکه در تمام زندگی سردرگم بودم. "